هیئت نورالائمه (ع) رهروان شهدای هادی شهر


ولادت

آیت‏ اللَّه شیخ هادی روحانی در سال ۱۳۰۲ ش  (۱۳۴۲ ق)در خانه ای باصفا از دامن پرمهر مادری به نام شهربانو در روستای کله بست از توابع بابلسر دیده به جهان گشود، کودکی که بعدها خدمات بزرگ و با ارزشی به اسلام و مسلمین کرد.

پدرش اهل منبر، واعظ و ذاکر اهل بیت(ع) بود و علاوه بر آن به شغل کشاورزی هم اشتغال داشت. بعد از گذشت زمان کوتاهی پدرش جشن و میهمانی کوچکی برای اجرای سنت اسلامی به نام ولیمه نوزادی ـ عقیقه بر‌پا کرد و با عشق و ارادتی که به خاندان اهل بیت (ع) در این خانواده روحانی و دینی موج می‌زد، نام نیکو و زیبای هادی را برای او انتخاب کردند.

هادی که در سن پنج سالگی پدر را از دست داد، خود در این باره می‌گوید: «در سن پنج سالگی بودم که پدرم از دنیا رحلت کرد و به ناچار تحت کفالت مادرم قرار گرفتم که او برای من هم مادر بود و هم پدر.»

آیت‌الله روحانی در نوشته ای آورده است: مادرم با کارگری سر مزرعه دیگران و کوبیدن شالی با وسایل سنتی قدیم و با دوزندگی لباس دیگران با دست تا نیمه‌های شب مدام تلاش می‌کرد تا نانی به دست آورد و بنده و خواهرم را اداره کند، پوشاک ما لباس‌های مندرس بچه‌های دیگران بود.

با مشاهده مشکلات زیاد مادر، هادی به سمت فعالیت‌های بدنی و کارگری کشیده شد و مدتی پس از کارکردن در مغازه نانوایی چند ماهی در منزل یکی از متمولان شهر به عنوان کارگری مشغول شد اما چون از بافت آن خانه راضی نبود به نحوی آنجا را ترک کرد.

وی برای تعلیم کتب فارسی و خط به مدرسه کلاسیک غیر رسمی آن روز نزد شیخ ابوالحسن افضلی نوری شوهر خواهر بزرگش رفت و تا کلاس سوم را در آنجا آموخت اما بر اثر فشار زندگی هادی از ادامه تحصیل باز ماند و مجبور شد در همان سن کم به کار کشاورزی و کارگری به همراه مادرش روی آورد.

در سال ۱۳۲۰ همزمان با سرنگونی رضاخان پهلوی مدارس علوم دینی گشوده شد و جوانان به سوی حوزه‌های علمیه روی آوردند.

بقیه در ادامه مطلب…

تحصیلات علوم دینی

وی که شیفته علم و دانش بود، در سن ۱۸ سالگی با تشویق یکی از بستگانش مرحوم ملا ابراهیم توسلی به فراگیری علوم اسلامی در مسجد مولانا بابل روی آورد و در محضر بزرگانی چون حجت‌الاسلام شیخ یعقوب ابوالحسنی درونکلایی، مرحوم سیدمحمد محقق‌بهشتی، سرپرست حوزه تلمذ کرد و جامع المقدمات را در آنجا به پایان رساند و بعد از چند ماه وارد مدرسه صدراعظم حوزه علمیه خاتم الانبیا شد.

آیت الله هادی روحانی تا سال ۱۳۲۳ در مدرسه صدر مشغول تحصیل بود و از اواخر سال ۱۳۲۳ برای ادامه تحصیل و استفاده از استادان بزرگ راهی حوزه علمیه قم شد.

وی بعد از دوسال ادامه تحصیل در قم و تهران در اواخر سال ۱۳۲۵ هجری شمسی برای ادامه تحصیل به مشهد مقدس رفت و مطول کتابی که در معانی و بیان است و سیوطی و مغنی ابن هاشم را نزد استاد بزرگوار ادیب نیشابوری فرا گرفت.

در مدت چهار سال تشرف در مشهد مقدس به قدر توان در ادبیات و فقه و اصول و معارف بهره یافت و در سال ۱۳۲۹ هجری شمسی به قم عزیمت کرد و در مدرسه فیضیه حجره‌ای گرفت.

آیت‌الله روحانی پس از فراغت نسبی از دروس سطح بر طبق معمول و متداول حوزه وارد درس خارج شد و از محضر استاد آیت‌الله العظمی مرعشی و و حاج شیخ عبدالحسین فقیهی گیلانی بهره بود.

وی همچنین در درس فقه از محضر استاد آیت الله حاج شیخ عباس علی شاهرودی و به مدت دو سال از محضر مجاهد کبیر حضرت آیت‌الله امام خمینی (ره) و مدت هشت سال در درس خارج مرجع عامه و تامه شیعیان جهان آیت الله سیدحسین بروجردی بهره‌مند شد.

دوران مبارزات

آیت‌الله نورمفیدی نماینده ولی فقیه در استان گلستان درباره مبارزات آیت‌الله روحانی گفت: وقتی حضرت امام (ره) نهضت را آغاز کردند، همه اقشار مردم اهمیت ورود و حضور در انقلاب را درک نکرده بودند، اوایل یک حضور عمومی نبود و حتی همه روحانیون فرصت حضور جدی در انقلاب را پیدا نکرده بودند اما آیت الله روحانی از اوایل نهضت حضرت امام حضور فعال داشتند و از علاقمندان و مریدان به حضرت امام بودند که این یک امتیاز مهم است.

همسر حاج آقا روحانی که یاور ایشان در مبارزات قبل از انقلاب بود، بیان داشت: آقا امام را خیلی دوست داشتند و به ما بارها می‌فرمودند؛ برای سلامتی حضرت امام دعا کنید و روزه بگیرید.

وی افزود: یکی از کارهای مبارزاتی آیت‌الله روحانی که مبین ارادت وی به حضرت امام است، این بود زمانی که حضرت امام در نجف در تبعید بودند و حاج آقا هم در ایران تحت نظر بود، به بنده مبلغ ۱۰۰ هزار تومان پول داده و خواستند این پول را به آیت الله پسندیده اخوی حضرت امام بدهم.

به قم رفتیم و در حالی که به شدت منزل آقای پسندیده تحت نظر بود، پول را به کمرم بستم و خدمت ایشان رسیده و پول را خدمتشان تقدیم کردم.

حجت‌الاسلام حسن روحانی فرزند آن سفر کرده و امام جمعه بابل نیز اظهار داشت: گاهی که برای پدر مشکلاتی در بعد سیاسی به وجود می‌آمد و ساواک به شدت فشار می‌آورد، برای خلاصی از این وضع بلافاصله به شهرستانی که از ایشان دعوت می‌کردند، می‌رفتند تا وظیفه خویش را در ایام تبلیغ به طور کامل انجام دهد و آثاری از هدایت دین الهی را در مکان‌های مختلف به یادگار بگذارد.

آیت‌الله روحانی در اثر مبارزات سیاسی متحمل زندان‌ها، جسارت‌ها و شکنجه‌های روحی و روانی فراوانی شد و از آنجایی که مبارزات خویش را از حضرت امام (ره) می‌آموخت لحظه‌ای سازش با ظلم را روا نداشتند و به همین دلیل مورد بغض و کینه دشمنان بود.

خدمات اجتماعی

از خدمات انجام شده توسط آیت‌الله روحانی در استان مازندران می‌توان به احداث پارک بزرگ نوشیروانی بابل، احداث پل کله بست، بازسازی مدرسه صدر، انجام خدمات فرهنگی، کمک به زلزله زدگان، بازسازی برخی از مناطق جنگی، کمک به سیل زدگان نکا، حل مشکلات مردم، تفقد از معلولان و بیماران، پیگیری احداث گشتارگاه صنعتی در بندپی و احداث پل موزیرج اشاره کرد.

وفات

سرانجام مرحوم آیت الله روحانی پس از عمری تلاش و مبارزه و آموختن علم و دانش به بسیاری از شاگردان خویش در عصر ۲۱ مهر ماه سال ۷۸ همزمان با سالروز شهادت امام هادی (ع) دار فانی را وداع گفت و به جمع دوستان و همرزمان خویش پیوست.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">